اگر خدا نبود نمیدانم چه کسی میتوانست مرا تحمل کند ......اگر خدا نبود ، با که باید از غم فراق تو میگفتم.....و چه جالب است این دنیا ، زمانیکه تو بودی از او و اینکه در فراقش چقدر می سوزم میگفتم ...... و حال که نیستی ، از غم فراق تو ، برای او میگویم.....
هیـــس! وقتی میشنوی میگن اُمُل !
وقتی میشنوی میگن کلاغ سیاه..وقتی میشنوی میگن چادرنشین..
ســکوت نشانهی وقــار و آرامشِ توست...
چادُر یا جادُر!؟ به نظر می رسد تلفظ اصلی و صحیحِ چادر، جادُر بوده است!
جادُر"یعنی جای درّ و گوهر"
نه پاهایم 10 سانت از زمین بالاترند نه موهایم 10 سانت از سرم بالاترند، من اینجا روی زمین زندگی میکنم! در جایی که من زندگی میکنم، فقط ارزشهایم مرا بالا می کشاند، نه پاشنه کفش ، و نه کلیپس مو..!!
هوا که گرم می شود ....بله؛ کار خانم ها سخت تر است، خب گرمشان می شود، بیچاره ها گناه دارند!!
پس آیا جواز می دهید این را که ما می بینیم این روزها...یکی موهایش را به باد داده و دیگری دست هایش را به بیعت شیطان سپرده و دیگرتر آنقدر آرایش کرده که آدم نمی داند مانکن بوده آدم شده یا آدم بوده و مانکن شده؟؟
هوا گرم است؛ خیلی هم گرم!
رنگ مشکی گرما را جذب می کند.
می پرسد: حالا حتما باید چادر سرت کنی؟ آب پز نمی شی توی این گرما؟؟؟
می گوید: اگر چادر سرم نکنم، بیشتر گرمم می شود!
نگاه ها، گناه ها، داغ تر است.
نمی فهمد چه می گوید. زهرخندی می زند!
*کاری که برخاسته از عشق باشد، تحمل سختی اش هم شیرین است.
خدایمان ، ممنونیمم از شُما که در دُنیــآیت ،
نقش بــآنوی نجیب و پــاکدامن را به مــآ دادی
و رسـالت دین را بر دوش چــآدرمان گذاشتی ...
باشد که باشیم
و همــآنطور که می خواهـی نقشمـآن را اجرا کُنیــم ...
پند نوشت :حجاب را از روی محبت به خدا انتخاب کن. نه از ترس جهنم.
آن وقت با تمام وجود می فهمی، تحمل گرمای هوا، چه نسیم خنکی را نوازندهی روحت خواهد کرد
تمام رنگ های دنیــا روسیاه مـی شوند!
وقتـی سیاهـی ِ چادرم ، قد عَلم مـی کند!
چه خوب می دانستند قدیمـی تـر هآ: "بـالاتـر از سیاهـی رنگـی نیست "
تا نبینم رخ زیبای تو را مهدی جان
دلم آرام نگیرد به خدا مهدی جان
نیمه جانی که به تن مانده نثار تو کنم
تا ببینم رخ زیبای تو را مهدی جان
از تو میپرسم، ای اهورا
میتوان در جهان جاودان زیست؟
(میرسد پاسخ از آسمانها):
- هر که را نام نیکو بماند،
جاودانی است
از تو میپرسم، ای اهورا
تا به دست آورم نام نیکو
بهترین کار در این جهان چیست؟
(میرسد پاسخ از آسمانها):
- دل به فرمان یزدان سپردن
مشعل پر فروغ خرد را
سوی جانهای تاریک بردن
از تو میپرسم، ای اهورا
چیست سرمایه رستگاری؟
(میرسد پاسخ از آسمانها):
- دل به مهر پدر آشنا کن
دین خود را به مادر ادا کن
ای پدر، ای گرانمایه مادر
جان فدای صفای شما باد
با شما از سر و زر چه گویم
هستی من فدای شما باد
با شما، صحبت از «من» خطا رفت
من که باشم؟ بقای شما باد
ای اهورا
من که امروز، در باغ گیتی
چون درختی همه برگ و بارم
رنجهای گران پدر را
با کدامین زبان پاس دارم
سر به پای پدر میگذارم
جان به راه پدر میسپارم
جان به راه پدر میسپارم
یاد جان سوختنهای مادر
لحظهای از وجودم جدا نیست
پیش پایش چه ریزم؟ که جان را
قدر یک موی مادر بها نیست
او خدا نیست، اما وفایش
کمتر از لطف و مهر خدا نیست.
نیمه شب،
از نالة مرغی که در ژرفای ظلمت
بال و پر میزد
زجا جستم
نالة آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
لحظهای در بهت بنشستم
نالة آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
ماه غمگین
ابر سنگین
خانه در غربت
نالة آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
لحظههایی شهر سرشار از صدای نالة مرغان زخمی شد
اوج این موسیقی غمناک، در افلاک میپیچید!
مانده بوده سخت در حیرت که آیا هیچکاری میتوانستم؟
آسمان، هستی، خدا، شب، برگها چیزی
نمیگفتند
آه در هر خانه این شهر،
مادران با گریه میخفتند
به خدا گفت : خداوندا عزیزترین بندگانت چه کسانی هستند ؟
خداوند فرمود : آنان که می توانند تلافی کنند … اما به خاطر من ، می بخشند !
جوانی نزدشیخ حسنعلی نخودکی امدوگفت سه قفل دارم وازشماسه کلیدمیخواهم!
قفل اول اینکه دوست دارم ازدواجی سالم داشته باشم
قفل دوم دوست دارم کارم برکت داشته باشد
قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیرشوم!
شیخ پاسخ دادند:
برای قفل اول نمازت را اول وقت بخوان
برای قفل دوم نمازت رااول وقت بخوان
برای قفل سوم نمازت رااول وقت بخوان
جوان پرسیدسه قفل بایک کلید؟!
شیخ فرمودند:
نمازاول وقت "شاه کلید" است...
فعالیت کردن در فضای مجازی و پاک ماندن در آن تقوای دو چندانی می خواهد.
یادمان نرود:
گاهی به گناه به اندازه یک کلیک فاصله داریم
یادمان نرود:
فضای مجازی هم محضر خداست...
شاید در روز حساب تمام این سایت ها، تمام کلیک ها، یاهو مسنجرها، آی دیها، چت روم ها به حرف درآیند و گواهی دهند بر کارهایمان.
نکند که شرمنده شویم...
امان از لحظه غفلت که خدا شاهد است و بس.
گاهی روی مانیتور کامپیوتر بچسبانیم ورود شیطان ممنوع
خـــــــــــــــــــــــدا
این زیباترین عاشقانه دنیا
کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت ، که حتی روز روشن نیست
کسی اینجا نمیبینه که دنیا زیر چشماته!
یه عمره یادمون رفته ، زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه ها کردم!
که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم!
خدایا وقت برگشتن ، یکم با من مدارا کن
از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله