سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعداد بازدید :  
تاریخ : دوشنبه 92/10/30


نگاهت را نمیخوانم ، نه با مایی ،نه بی مایی !

ز کارت حیرتی دارم ، نه با جمعی نه تنهایی

گهی از خنده گلریزی ، مگر ای غنچه گلزاری ؟

گهی از گریه لبریزی، مگر ای ماه ، دریایی ؟

چه می کوشی به طنّازی ؟ که بر ابرو گره بندی

به هر حالت که بنشینی ، میان جمع ، زیبایی

درون پیرهن داری تنی از آرزو خوشتر

چرا پنهان کنی ای جان ، بهشت آرزوهایی

گهی با من هم آغوشی ، گهی از ما گریزانی

بدین افسونگری ، در خاطرم چون نقش رویایی

لبت گر بی سخن باشد ، نگاهت صد زبان دارد

بدین مستانه دیدنها ، نه خاموشی ، نه گویایی

گهی از دیده پنهانی ، پریزادی ، پریرویی

گهی در جان هویدایی ، فرح بخشی ، فریبایی

به رخ گیسو فرو ریزی که دل ها را بر انگیزی

از این بازیگری بگذر ، به هر صورت دلارایی

زبانت را نمی دانم ، نه بی شوقی ، نه مشتاقی

نگاهت را نمی خوانم ، نه با مایی ، نه بی مایی !!


" مهدی سهیلی "





ارسال توسط دلآرام